میدونم که ورزش برای سلامتی و روحیه مفیده، اما به پیر به پیغمبر یه وقتایی حالش و ندارم!
این چیز عجیبی نیست، این یعنی شما یک انسان کاملا نرمال هستید و مغز شما داره عملکرد نرمال خودش رو انجام میده. معلومه که وقتی میخوای از بدن خودت کار بکشی، بدنت باید مقاوما کنه و باهات کنار نیاد.
خوب، مساله اینجاست، که بدن ما در حالت اتوماتیک اینطوریه که در برابر مصرف انرژی الکی مقاومت میکنه، اما براساس صلاحدید و تشخیصی که ما بعنوان انسان تا حدودی آگاه داریم، میدونیم که لازمه کارهایی رو انجام بدیم که در تعاریف اتوماتیک ما نمیگنجه و بعبارت دیگه، لازمه یه وقتایی برخلاف جهت رودخونه شنا کنیم. اما یه نکته جالب اینجا وجود داره که باعث میشه مساله شناکردن برخلاف جهت رودخونه رو حل بشه و به جای اینکه شما راه سخت رو برید، با استفاده از عملکردهای اتوماتیک ذهنی، ساختاری بسازید که از طریق اون به جای کلنجار رفتن با ورزش، خیلی ساده و هوشمندانه باهاش طرف بشید و درواقع، از امکانات خود ذهن بعنوان ترفندی برای حل مساله استفاده کنید!
این اطلاعات، برگرفته از کتاب عادت های اتمی هستش. اگه واقعاً دوست دارید در این مورد بیشتر بدونید، پیشنهاد میکنم که کتاب رو بخونید.
برای اینکه یه کاری راحت بشه، لازمه عادت بشه. یعنی عادت کنم که ورزش کنم و این یعنی ورزش کردن برام از ورزش نکردن راحت تر بشه!
عادت ها در ۴ مرحله کار میکنن.
۱. مرحله اول مرحله نشانه است. نشانه یعنی عاملی که باعث میشه یه عادت تحریک بشه و بیفته توی مسیر انجامش. برای مثال، اگر شما روی میز آشپزخونه یه پیراشکی داغ داشته باشید، تقریبا غیرممکنه که بخواید ازش صرفنظر کنید. یعنی عادت دریافت انرژی سریع از طریق شیرینی از طریق اون نشونه کار میکنه و شما قبل از اینکه به خودت بیای میبینی که اون پیراشکی خوشمزه و داغ و که لبه های ترد و تازه ای داره رو خوردی و کیف کردی. به به دلم خواست!
خوب در همینجا میرسیم به نکته اول. نشونه مربوط به عادتی رو که میخواید براتون کار بکنه، واضح بزارید جلوی چشمتون! یعنی محیط رو طوری طراحی کنید که نشونه اون عادت جلوی چشم باشه و راحت و واضح دیده بشه. پس اگه قراره ساعت ۶:۳۰ عصر ورزش کنید، لباس و مت ورزشی تون رو قبلش بزارید جلوی چشم و همون جا توی محلی که همیشه ورزش میکنید و ترجیحا اون محل همیشه ثابت باشه و تغییر نکنه تا ذهن شما در ساعت مشخص و در مکان مشخص اون نشونه رو ببینه. شما بدون اینکه خودتون بدونید، ذهنتون رو میبرید توی فاز ورزش و بقیه مراحل پشت هم خودش تکرار میشه و در ادامه بقیه مراحل و میگم:
۲. مرحله دوم در فرآیند عادت، مرحله اشتیاق هستش. یعنی شما پیراشکی رو روی میز میبینید، اما اگه اون پیراشکی سرد باشه و یه مگس روش نشسته باشه، به احتمال زیاد علاقه و اشتیاقی برای خوردنش ندارید. اما وای به روزی که اون پیراشکی داغ و تازه با لبه های ترد و دونه های شکر که روش مثل الماس میدرخشه اونجا باشه!
خوب، اینجا برگردیم به مثال ورزش. مت ورزشیتون رو باحال و خوش رنگ انتخاب کنید. لباس ورزشی تون رو چیزی انتخاب کنید که واقعا دوسش دارید و حس خوبی باهاش دارید. نکته رو گرفتید؟ اشتیاق ایجاد کنید در چیزیکه میخواید براتون مثل عادت کار کنه.
۳. مرحله بعدی، مرحله اجرا هستش. پیراشکی وقتی روی میز توی یه بسته بندی باحال باشه و البته گرم و تازه، حتما خورده میشه. اما فرض کنید لباس مهمونی تنتون هستش و احتمال داره شکر یا روغن پیراشکی بریزه روی لباستون. احتمال زیادی وجود داره که از خوردنش صرف نظر کنید. توی این مثال چیز دیگه ای به ذهنم نرسید، اما اصل مطلبی که میخوام بگم اینه که عادتی رو که میخواید براتون کار کنه باید آسونش کنید!
توی مثال ورزش، میتونید شروع ورزش رو با یه سری حرکات ساده و آسون که مثل یه مراسم اولش همیشه انجام میدید شروع کنید. بعد از انجام ۲ دقیقه از اون مرحله آسون، کار تمونه و شما واردش شدید و دیگه عادت شروع به کار کردن کرده. پس یاتون باشه، مرحله انجام کار رو آسون کنید.
۴. مرحله آخر مرحله رضایت هستش. فرض کنید هروقت پیراشکی میخوردید بعدش عذاب وجدان میگیرید که چرا این کالری زیاد رو دریافت کردم! همین عذاب وجدان باعث میشه شما در پایان کار احساس رضایت نکنید. نکته مرحله آخر اینه که پایان عادت رو برای خودتون رضایت بخش کنید. البته ورزش طوریه که آخرش همیشه رضایت بخشه. اما شما روشی مخصوص انتخاب کنید تا رضایت بخش ترش کنید. مثلاً بعد ورزش یه دونه موز یا چند تا دونه بادوم بخورید. من این کار و میکنم که بعدش یه شیک پروتئین میخورم و این حس رو دارم که به عضلات بدنم ماده موثری رسوندم که به توانمندی بدنیم کمک میکنه. برای هرکسی یه طوری میتونه این احساس مضاعف رضایتمندی ایجاد بشه. پس نکته مرحله آخر اینه که عادت خودتون رو به شکل مضاعفی رضایت بخش کنید.
سخت نگیرید و اینطوری کارها رو آسون کنید. این باور که کارهای خوب همیشه سخت انجام میشه رو دور بریزید. راحت باشید و روون اجازه بدید ذهن شما به شما کمک کنه تا چیزیکه میخواید خلق بشه. ذهن شما با شماست، نه در برابر شما.